اصلا انتظار غیر منتظره

من ذکر آن را چند بار حتی در کال بعد مسئله من دانشجوی سال اول سال اما نام من است برکلی است. خانواده من بلد آبی و طلا راه من قبل از نامگذاری هر چند با توجه به نحوه پدرم و یکی از عموهای من هستند و فارغ التحصیلان. کال روح همچنان به عنوان بزرگ شدم و یکی از نوزاد عکس, به من دروغ گفتن در یک دانشگاه برکلی فرش. در درجه دوم وقتی پرسیده شد که در آن من تو را دیدم خودم را در آینده من نوشت که من می خواستم برای رفتن به دانشگاه برکلی.

کافی است بگویم که من آماده ام برای حضور در دانشگاه برکلی برای اساسا تمام زندگی من است.

تصور من ویرانی پس از آن زمانی که من یاد گرفتم که فارغ التحصیلی لغو شد. من قصد دارم به فارغ التحصیل, من را دریافت نمی اشتباه است; من صحبت کردن در مورد این جشن است. هیچ کس در حال رفتن برای رسیدن به تحصیلات تکمیلی در سراسر کشور, در سراسر جهان است.

چیزهایی که در سراسر جهان در حال حاضر, در جمع, قلب wrenching. Coronavirus همه گیر و زندگی از دست رفته یک فاجعه است. مردم در حال مرگ هستند یکهو. وضعیت فعلی جهان است ، بسیاری از ملل تصویب کرده اند جزئی ممنوعیت سفر و یا بسته شده اند مرزهای خود را در دسترس نباشد. UC برکلی دانشگاه عمدتا بسته به عنوان بسیاری از مدارس و انبوه جمعیت جمع آوری لکه های. از دست رفته بر فارغ التحصیلی در حالی که آن را به معنی رابطه جنسی دهانی برای من و کسانی که راه می رفت در بهار سال 2020 به نظر می رسد یک سوزن در مشکلات فراگیر است که دهانه این سیاره است.

و به عنوان که حول محور همه ما من نشسته در دوران کودکی من در اتاق خواب نوشته دوم من-به-ستون آخر برای شما. در پایان ممکن است من نمی تماس خودم UC برکلی ، به دنبال در گستره وسیعی از آینده من آمادگی برای, من می خواهم به فکر می کنم به جای گذشته است.

کالج عینی wildest coaster غلتکی من تا کنون بوده است ، شروع کردم سال اول با یک مدل موی جدید به تمام چیزهای جدید باید شروع. من کشیده و من برای اولین بار درست all-nighter همان سال بیش از حد نشستن در هفتم-کف سالن از Freeborn که من ویرایش داستان برای یک موضوع خاص به پایان رسید و شش-صفحه مقاله با توجه به بعد. من تماشا بازگشت از طلوع آفتاب نشستن در بالکن پیچیده در تسلی دهنده از تخت من. من پیوست باشگاه مانند روزانه کال و باشگاه واترپلو تیم و من آویزان کردن با مردم که زندگی در خوابگاه زندگی کردم و مردم من را ملاقات کرده بود در کلاس های من فقط در تلاش برای پیدا کردن تو رفتگی در دیوار. این ثابت در سال اول بسیار سخت تر از من فکر کردم آن خواهد بود, اما من نمی پشیمانی چیزی است که من سعی کردم. این یک پشته از تجارب جدید هیچ که من می تواند پیش بینی کرده اند و بسیاری که من دوست داشتم.

در سال دوم آن را هنوز هم جای تعجب متفاوت است. من فکر کردم من تا به حال در نهایت بدست نوسان از چیزهایی که در کالج. من رفت و به من اولین بار, کالج پارتی, و سپس من به بسیاری از. من کشیده همه nighters با دوستان ماندن تا پایان مقالات و مقالات. ما نشسته در طبقه سوم سالن مارتینز عوام و تماشای طلوع آفتاب به پایان رسید 10 صفحه مقاله نشسته باز کردن در لپ تاپ من. من دستیار اخبار ویرایشگر. من ترک آب چوگان.

سال سوم بود که بسیاری از همان گرفتن در نقش های جدید در روزنامه ها و حتی تحصیل در خارج از کشور. من دوستان ساخته شده از نیوزیلند و کانادا و ایرلند و تایلند و انواع دیگر کشورها است. من تحت پوشش تظاهرات چند که رشد خشونت آمیز. من سه سوراخ و تصمیم گرفت به رنگ مو من آبی. من برداشت جزئی و سپس جزئی دیگر.

هیچ یک از این بود که در طرح من زمانی که من در کلاس دوم یا سال آخر دبیرستان است, اما این چیزی است که اتفاق افتاده است.

و در حال حاضر من ارشد هستم و من می روم. من مو به عنوان طولانی به عنوان آن را در سال آخر دبیرستان و رفته به رنگ طبیعی خود. من قصد دارم به ترک کالج به زودی بدون مراسم فارغ التحصیلی من در حال برنامه ریزی برای. وجود دارد بسیاری از چیزهایی که نمی خواهید برای برنامه ریزی در حال حاضر بسیاری از چیزهایی که در حال تبدیل کردن متفاوت اما تقریبا یک بخشی از دانشگاه و قطعا بخشی از زندگی است. آچار انداخته به دندان به طور منظم به طوری که تمام من در بر داشت که من می توانید انجام دهید این است که آماده سازی برای آماده سازی برای پرتاب به باد.

بیشتر من فکر می کنم در مورد آنچه که من می خواهم انتظار از دانشگاه, من می دانم من را وارد کنید با هر گونه انتظارات واقعی. من تمرکز زیادی بر وارد شدن به کالج است که من هرگز در نظر گرفته کالج من تجربه ممکن است نگاه مانند دیگر بیش از آن خواهد بود ادامه و گسترش از آموزش و پرورش است. من قطعا رفت و در انتظار برای یادگیری است.

قطعا وجود دارد هیچ راهی که من می تواند پیش بینی کرده اند و یا حتی برنامه ریزی برای رویدادهای این من ترم آخر. من به تماشای سخنرانی از دوران کودکی من در اتاق خواب, خیره در من فارغ التحصیلی کلاه و لباس شب که نشستن در کمد من هنوز هم پیچیده شده در پلاستیک. یکی از نزدیکترین دوستان من تا به حال یک تولد در هفته گذشته و بیشتر که من برای جشن خواستار شد او را در FaceTime با دیگر دوستان به آرزو تولدت مبارک. در واقع ما همه امیدوار به پارتی رفتن به آپارتمان او و یکی شدن در حضور شرکت خوب است. ما را گرفته اند, عکس های فارغ التحصیلی با هم در اوایل ممکن است و ما احتمالا رفته به پوست گوساله و بره یا سه سنگ به جشن می گیرند.

بسیاری تغییر کرده است در سراسر جهان در راه است که ما نمی تواند تصور است. زندگی من تغییر کرده است در راه است که من نمی تواند باشد. اما اگر دانشگاه به من آموخت هر چیزی آن را به آماده شدن برای غیر منتظره اما به آماده می شود آماده برای غیر منتظره.

ساکورا Cannestra توسط سردبیر. تماس با ساکورا در [email protected] و او در توییتر دنبال کنید در @SakuCannestra.