Top 10 لباس سگهای نگهبان اکانت برای تطبیق با در Twitter

قرار هست تا لوئی در عرصه میدان کنکورد، به جلادان تحویل دیتا شود و زیر تیغ گیوتین ، اعدام شود.همچنین علاوه بر گارد ملی، تندرو ها نیز در سرتاسر توده حضور دارند. به عبارتی لحظه، زمان اعدام پادشاه در انطرف عرصه شروع میشود، لوئی پس از گفتن سخنرانی معروفش، بی ذیل گیوتین رفت.در زمان جدایی سر لویی، ژغماین زیر لب گفت:ژاک د مولای، انتقام شما گرفته شده.در همان لحظه، الیز فرا می‌رسد و به امداد میاید، او از آرنو میخواهد تا سریعا بدنبال توماس،که در حالا فرار هست برود. آرنو که از خطر آن چاقو آگاه بود، بسرعت خویش را از تحت آوار بیرون کرد و به سمت الیز دوید.اما پیش از وصال آرنو، ناگهان نور اکثری سرتاسر نیایشگاه را در برگرفت.چند ثانیه بعد، آرنو ار جای خود بلند شد و رفت تا الیز را پیدا کند، البته الیز را بی جان در انطرف تالار دید.ارنو اساسی فغان های بسیار، از الیز خواهش مینماید تا بلند شود .اما الیز بخاطر نیروی بالای خنجر و فشاری که به تنش وارد شد،مرده بود.ارنو آن‌گاه ژغماین را که یکسری متر انور تر بود دید.به سمت او رفت و به آرامی، اورا کشت.ارنو به دنیای ارواح رفت،ولی اینبار اساسی خود ژرمن هم کلام زد.ژغمن به آرنو گفت که در شب، ها،درحال انجام کار، تصاویری را میدید که خاطرات گذشتگانش را در خود داشتند.این تصاویر نا مفهوم و سخت، موجب سردرد او می‌شد و ناچار بود تا به آن ها انتها بدهد.فرانسوا توماس ژرماین خود سیج بود خاطراتی از زندگی های پیشین خود،به ارث برده بود که در ذهن او جریان داشتند.بنابربن بدون چاره بود تا برای اتمام عمل هایی که در زندگی های گذشته در آنان ناموفق بود،دست به همچین فعالیت هایی بزند.او در غایت از مرگ اشخاصی همچون الیز و مولای، ابراز تاسف کرد.ارنو حیاتی اندوه زیاد ،جنازه الیز را از معبد خارج کرد و در کنار مقبره پدرش فرانسوا دفن کرد.سالها سپس آرنو، مهم ژنرال بناپارت، به معبد رجوع و برگشت و اسکلت پوسیده ژرمن را، در دربین هزاران هزار اسکلت دخمه پاریس جای داد. پس از مرگ لاتوش و نقطه نهایی اعدام های ژاکوبین ها در ورسای،آرنو و الیز مهم یک کالسکه به مقصد پاریس،روستا را رخنه میکنند.البته پیش از ان، می بایست در همایش جمهوری در باغ سلطنتی نزدیکی پاریس ،نفوذ کنند.رییس جمهور کنوانسیون ملی (جمهوری نخستین فرانسه)،ماکسیمیلیان روبسپیر نیز در این همایش بزرگ حضور خواهد داشت.ارنو و الیز حیاتی کمک هم، در آغاز مدارکی بر ضد روبسپیر را میدزدند و در جیب های طرفدارانش میگذارند، و سپس، نوشیدنی روبسپیر را الکلی می نمایند و موجب میگردند تا روبسپیر در سخنرانی خویش در گیر توهم و هذیان گویی شود.با رفتن آبروی روبسپیر، آرنو و الیز محل را شکاف می‌کنند و به پاریس برمیگردند. مدتی بعد،کنوانسیون ملی(که پس از تشکیل جمهوری ، جایگزین مجمع ملی شد و به عبارتی قوه مقننه بود)،روبسپیر،رهبر حزب کوهستان(ژاکوبین)را عملا ضد کشور و ذیل تعقیب نامید.جنگ داخلی دربین تندرو ها و گارد ملی در بخش هایی از پاریس در اکنون انجام است.ارنو روبسپیررا در هم اکنون فرارو گریز از پلیس شناسایی می کند و رد او را تا hotel de villeگرفت. آرنو به مهربانی به هتل وارد شد و به دفتر کار روبسپیر هجوم پیروزی .همزمان، الیز هم آمد و بلافاصله دارای شلیک به دهان ربسپیر، از او خواست تا مکان ژرمن را بنویسد.روبسپیر، روی کاغد، اسم معبد پاریس (که در شروع بازی در بازه زمانی زمانی برای تمپلار ها بود)را نوشت.ارنو و الیز رفتند و همان لحظه، پلیس به اتاق روبسپیر هجوم برد و اورا به جرم خیانت مقابل مرزوبوم و دولت،برای اعدام در روز بعد برد. الویس لا توش،کارگر روی دس تونز ،هم حالا به فرماندهی اعدام مخالفان انقلاب در ورسای گماشته شده.ارنو،با جا زدن خود بعنوان یک زندانی، به لا توش نزدیک شد و پیش از آنکه لاتوش متوجه بشود، اساسی هیدن بلید اورا میکشد.در خاطرات لاتوش، مهم مردی بلند قد و چهار کتف مواجه شد که در یک‌سری خاطره دیگر و اتفاقات نیز از او نام برده شده.او ماکسیمیلیان روبسپیر ،رئیس جمهور انقلابی فرانسه و کلیدی ترین حامی ژغماین در لباس سگهای نگهبان 38 حکومت فرانسه است.